پيامدهای نمايش 22 خرداد
درد، صحنههای خيابانی و وحشیگریهای اين جانواران پليد نمیگذارد بخوابم. بسيار گفتيم که به چه انگيزهای نبايد در اين نمايش کثيف شرکت کرد ولی گوشی شنوا پيدا نشد. گفتيم غبار زمان نشان میدهد که کدام حرکت برتر بوده و هنوز هم برای داوری آن زود است. ولی اين نمايش دو پيامد داشت:
- يکی اينکه همگان دريافتند و با همهی وجودشان دريافتند که رای مفهومی در ناجمهوری اميران اسلامی ندارد و نمايشی بيش نيست.
- ديگر اينکه مايهی همبستگی ما با هم شد. ما مردم رنجور ايرانزمين. ما مردم ستمديده، ما مردم خاموش و آرام.
از روز پس از نمايش من در کنار همهی مردم ايستادم نه برای موسوی، برای مردم هموطنم، برای ايرانزمين. چون گفتهی بزرگمان هنوز يادم است: «چون ايران مباشد تن من نباد»
دوستان هنگامهای است که باری ديگر تاريخ دارد تکرار میشود. اينبار بايد کاری را که پدرانمان در پیاش بودند به سرانجام برسانيم: قانون اساسی برپايهی آزادیخواهی، مردمسالاری و لاييسيته. مهم است که بيدار باشيم و بدانيم به چه میخواهيم برسيم و باهم باشيم. اگر رهبری را بگيرند هدف فراموش نمیشود.
آقای موسوی در شرايط کنونی میتواند به قهرمان ملی اين سرزمين بدل شود. مهم آن است که چگونه حرکت کند. دوستان سرخورده نشويد اگر پشتتان را خالی کردند ما بايد اين راه و جنبشی که به حرکت افتاده را ادامه بدهيم و نگذاريم از حرکت بازايستد.
انديشه هميشه پيروز بوده و هست. فرهنگ ايرانزمين نيرويی فراتر از آنچه گمان کنند را دارد که بتوانند جلوی آن را بگيرند و يا نابودش کنند.
زندهباد آزادی جاويد ايرانزمين